English | فارسی
پنجشنبه 08 تیر 1396
تعداد بازدید: 781
تعداد نظرات: 0

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته) در دیدار اساتید و دانش پژوهان دانشگاه دینی آلمان

بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته) در دیدار اساتید و دانش پژوهان دانشگاه دینی آلمان

بسم الله الرحمن الرحیم

خدمت عزیزان خیر مقدم عرض می‌کنم. این فرصت برای من پیش آمد که از نزدیک با شما آشنایی پیدا کنم؛ شما عزیزانی که ان‌شاء‌الله در حوزه دین اهل تحقیق هستید و عمق تحقیقاتتان خوب است. امیدواریم از دیدگاه‌های شما بهره ببریم.
شاید بتوان گفت امروز در دنیا اکثر مردم دیندار و متدین‌اند و بین کسانی که دیندار هستند مسیحیت، از نظر تعداد پیروان، در درجه اول قرار می‌گیرد؛ و بعد اسلام است. اشتراک ما این است که همه از پیروان ادیان ابراهیمی هستیم. در ادیان ابراهیمی تکیه اصلی بر روی خداوند یگانه است. خدایی که انجیل معرفی می‌کند خدایی مهربان است نه خدایی خشن؛ و ارتباط بین خدا و بندگانش بر اساس عشق و محبت است. در اسلام هم همین‌طور است. خدای معرفی‌شده در قرآن و اسلام، خدای رحمان و رحیم است و این ارتباط مبتنی بر عشق و محبت فقط بین خدا و مسلمانان نیست بلکه بین خدا و همه بندگان است؛ حتی در خصوص کسی که به خدا کفر می‌ورزد نیز همین‌طور است.

نکته دیگری که باز بین ما و شما مشترک است این است که تعالیمی که ما داریم بر اساس فضایل اخلاقی، حق و عدالت بنا شده است. این تعالیم هم در مسیحیت هست و هم در اسلام. ما مروج فضیلت‌های اخلاقی در جامعه انسانی هستیم و این مطلب رسالت مشترکی را برای ما در جامعه انسانی امروز ایجاد می‌کند. امروزه در همه دنیا، با مشکلاتی مواجهیم؛ فقر، بی‌سوادی، تبعیض، ظلم و خشونت بخشی از این مشکلات است. ما و شما به عنوان ادیان ابراهیمی و آسمانی چه برنامه‌ای برای مقابله با این مشکلات داریم؟ در روزگار ما، گروه‌های بسیاری هستند که به نام اسلام خشونت‌های فراوانی اِعمال و ترویج می‌کنند. کشور شما قربانی این خشونت‌ها است. کشور ما هم قربانی است. منطقه ما هم قربانی این خشونت‌ها است. شما این مطلب را شنیده‌اید که در منطقه ما یعنی در منطقه اسلامی روزی نیست که بمبی منفجر نشود؛ یعنی عملیات انتحاری انجام نشود. 95 درصد قربانیان این بمب‌گذاری‌ها و عملیات‌ها شیعیان هستند. پیغمبر ما می‌فرمایند: «انما بعث لاتمم مکارم الاخلاق»؛ «من مبعوث شده‌ام برای اینکه فضایل اخلاقی را ترویج کنم». متأسفانه امروزه مکتب ایشان وسیله‌ای شده است برای ترویج خشونت و ترویج ظلم و نابرابری و تبعیض؛ و شما خودتان هم به این ترویج خشونت‌ها مبتلا بوده‌اید؛ چه در قبال غیرمسیحی‌ها و چه در قبال مسیحیان. در دوران جنگ‌های صلیبی این خشونت‌ها را دیده‌اید. در قرون وسطا نیز این خشونت‌ها باز به نام عیسی و به نام مسیحیت در حق مسیحیان و مردم جاری شد. شما هم این سابقه را دارید؛ خشونت‌هایی که در مواجهه میان دو مذهب پروتستان و کاتولیک واقع شده و نیز جنگ‌های عظیمی که سبب کشتارهای بسیار شده است نمونه‌ای از همین خشونت‌پروری‌ها و ترویج خشونت به دست گروه‌های تندرو است. اینها واقعیتی است که ما به عنوان ادیان ابراهیمی و آسمانی با آنها مواجهیم. تفکر خشونت، درد مشترکی بین ما و شما است. باید به این نکته توجه داشت که ما و شما به عنوان رجال دین نفوذ خاصی بین مردم داریم. مردمی هستند که به حرف ما گوش می‌کنند و به ما اعتماد دارند. ما به نسبت نفوذی که در بین افراد داریم و در قبال آنها مسئولیت داریم. ما و شما امروز وظیفه داریم بکوشیم و اهتمام داشته باشیم که مظالم واقع‌شده در دوران استعمار دیگر در دنیا تکرار نشود. این وظیفه را ما داریم. این تفکر که برای حفظ منافع اقتصادی برخی کشورها از طریق فروش اسلحه، باید صدها هزار نفر از مردمِ دیگر کشورها قربانی شوند چیزی است که در دنیای امروز ما واقع می‌شود. این دقیقاً چیزی است که ما وظیفه داریم با آن مبارزه کنیم. آیا رونق اقتصادی و بالابردن سطح اقتصاد در کشورها لازمه‌اش این است که سلاح فروش برود و تجارت اسلحه رونق داشته باشد؟ در یمن بیش از بیست میلیون نفر زیر خط فقر هستند و با امراض و بیماری‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. اخیراً هم گفته‌اند وبا شایع شده است. این وضعیت بدون دسترسی به دارو و درمان بسیار مشکل است. همین امروز در دنیا با این مسئله مواجهیم که کشورهای تولیدکننده سلاح با کشورهایی مثل قطر و عربستان که بانی تروریسم هستند ارتباط تنگاتنگی دارند و برای اینکه سرمایه‌ این کشورها در کشورهای خودشان به کار بیفتد به هیچ وجه حاضر نیستند با اینها قطع رابطه کنند. لذا تجارت اسلحه را کنار نمی‌گذارند. حقوق بشر را در داخل آن کشورها دنبال نمی‌کنند تا ببینند این کشورها با مردم خودشان چه می‌کنند و با مسلمانان چه می‌کنند. چرا؟ فقط به دلیل اینکه می‌گویند ما به پول نیاز داریم. پس باید اسلحه بفروشیم، حال آنکه آنها هر کاری که می‌خواهند می‌کنند.

من از دولت آلمان تقدیر می‌کنم؛ خصوصاً خانم مِرکل که دیدم از جانب کشوری سخن می‌گوید که تنها کشور اروپایی و غربی است که امروز به این مسئله حساسیت نشان می‌دهد. یعنی در خصوص فروش سلاح به این کشورهایی که با مردم بی‌گناه می‌جنگند و کشتار می‌کنند دارند حساسیت نشان می‌دهند. ما امیدواریم ان‌شاءالله ادیان، در دنیای امروز، پرچمدار صلح، مبارزه با فقر و مبارزه با بی‌سوادی باشند و این رسالت مجموعه ما است که به نام دین با مردم سخن می‌گوییم، کما اینکه ما این وظیفه را داریم که به عنوان رجال دین و مردانی که در کار دین هستیم فضایل اخلاقی را ترویج کنیم؛ فضایلی که در دنیای ما در حال از بین رفتن است و روز‌به‌روز کم‌رنگ‌تر می‌شود. اخلاق در زمینه‌های مختلف از جمله سیاست، اقتصاد، اجتماع و خانواده دارد کم‌رنگ می‌شود. ما باید در مراکزی که در اختیار داریم به اینها بپردازیم؛ به‌خصوص مسئله خانواده. شما هم در کشور آلمان با این مسئله مواجه‌اید. بنیان خانواده سست است. ازدواج کم است. تعداد کسانی که تنها زندگی می‌کنند در کشور شما زیاد است و در خیلی از کشورهای اروپا بنیان خانواده باید تقویت شود. بقای نسل و تمدن شما به استحکام بنیان خانواده است. متأسفانه حرکت‌هایی در دنیا هست که بنیان خانواده را تهدید می‌کند، کما اینکه در این جهت ما موازین مشترکی با دستگاه کلیسا و واتیکان داریم؛ خصوصاً آقای پاپ فرانسیس که بر بنیان خانواده تأکید اساسی دارند. این تأکید را ما هم در اسلام داریم و امیدواریم ان‌شاء‌الله این فعالیت‌ها و حرکات موجب تقویت بنیان خانواده‌ها و به تبع بنیان اخلاق شود و توجه داشته باشیم که بسیاری از این مشکلاتی که گفتم با ترویج عشق و محبت در اجتماع درمان می‌شود و عشق و محبت در اجتماع از خانواده سرچشمه می‌گیرد. فرزندان باید این عشق و محبت را در خانه و از پدر و مادر بیاموزند و بعد به اجتماع منتقل کنند. من این عرایض مقدماتی را داشتم. اگر عزیزان پرسشی دارند در خدمتم.

·         خیلی خیلی ممنونیم که این وقت را در اختیار ما گذاشتید که خدمت شما برسیم. کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها به دلیل جنگ‌های فراوانی که با هم داشته‌اند امروزه می‌کوشند در خصوص اختلافاتشان با هم نشست و تبادل نظر داشته باشند و از طریق برگزاری جلسات و گفت‌وگو به هم نزدیک‌تر شوند. در بسیاری از مقولات و جهات نیز تا حدی به هم نزدیک شده‌اند. آیا مشابه این فعالیت‌ها در جهان شیعه و اهل سنت اتفاق می‌افتد؟ آیا شما مایلید با کسانی از عربستان سعودی و قطر که داعیه سنی‌بودن دارند تعامل برقرار کنید یا خیر؟

ما این تعامل را می‌خواهیم برقرار کنیم و آرزو داشتیم و داریم که این تعامل برقرار شود. سال‌های سال ما در اینجا و در کشورهای دیگر در کنار هم با صلح و صفا زندگی کردیم. حتی آیت‌الله بروجردی که ایشان معرفی کردند یکی از بنیان‌گذاران تقریب بین مذاهب هستند و در دوران ایشان اقدامات بسیار فوق‌العاده‌ای در جهت تقریب مذاهب بین الأزهر مصر و حوزه قم صورت گرفت و قدم‌های بزرگی برداشته شد. حتی شیخ محمود شلتوت، مفتی بزرگ و رئیس دانشگاه الأزهر، فتوایی صادر کرد که شیعه هم مثل مذاهب اهل تسنن است و مسلمانان می‌توانند از هر مذهبی که دوست دارند پیروی کنند. اما اگر نظر ایشان به مشکلاتی است که امروزه بین شیعه و سنی وجود دارد این اختلافات اصیل نیست. یعنی اختلافِ بین شیعه و سنی نیست. آیا ایشان به من این اجازه را می‌دهند که درد دلی در این خصوص داشته باشم؟ خانم کلینتون، وزیر امور خارجه امریکا که کاندیدای ریاست جمهوری هم بود، صریحاً در سخنرانی رسمی اعلام کرد که القاعده را ما ساختیم و برای مقابله با شوروی به وجود آوردیم که قصد تسلط بر افغانستان را داشت. اسلحه داعش، حتی اسلحه‌های شیمیایی‌شان، از کشورهای عربستان، قطر و ترکیه تأمین می‌شود. اینها همه متحدان امریکا و کشورهای غربی هستند. این تندروی‌ها را آقایان دارند و به همین دلیل اختلافاتی ایجاد می‌کنند. اختلافات ما، اصیل نیست. دست‌هایی دیگر از بیرون این اختلافات را ایجاد می‌کند. منشأ این حرکات از بیرون است. ما در کنار هم زندگی می‌کردیم. البته قربانیان این حرکت فقط شیعیان نیستند؛ سنی‌ها را هم می‌کشند؛ ایزدی‌ها را هم در عراق کشتند؛ مسیحی‌ها را هم می‌کشند؛ در کلیسای قبطی‌ها در مصر بمب‌گذاری می‌کنند. این خشونت است. مسئله شیعه و سنی نیست. ما آروز داریم این کشورها از استفاده ابزاری از مسلمانان برای پیش‌بردن سیاست‌های خودشان دست بردارند. ما هم عاشق و شیفته آنیم که بتوانیم، چه شیعه و چه سنی، به عنوان مسلمان در کنار هم و در کنار ادیان دیگر زندگی کنیم. آقایان توجه داشته باشند که ایران تنها کشور اسلامی است که اکنون جمعیت بزرگی از یهودیان با آرامش در آن زندگی می‌کنند. هنوز در تهران و در بازار تهران یهودی‌ها فعال هستند و زندگی می‌کنند. ارامنه، که یکی از فرقه‌های مسیحیت است، در ایران هستند و زندگی می‌کنند. در تهران و نیز شهرهای دیگر زردتشتی‌های بسیاری داریم. ما کنار ادیان دیگر، حتی ادیان غیرآسمانی زندگی می‌کنیم؛ و لذا مشکلی نیست که در کنار سنی‌ها هم زندگی کنیم. قبلاً هم با آنها زندگی می‌کرده‌ایم. اکنون هم عملاً مشکلی نداریم، اما اگر دیگران بگذارند.

·         مشکلی که در جهان غرب و آلمان وجود دارد این است که روزبه‌روز جمعیت علاقه‌مندانی که به کلیسا می‌روند کمتر و کمتر می‌شود؛ و وقتی از آنها علت را می‌پرسند، می‌گویند زندگی روزمره من ارتباط چندانی با طرز تفکر دینی‌ام ندارد. مثلاً ما مشکلات جهانی در خصوص آب و هوا داریم که نمی‌توانیم آن را با اصول دین حل کنیم؛ یا مثلاً این مشکل جدید که مهاجران افغانی به آلمان آمده‌اند و آلمان آنها را رد کرده است. این مسئله سبب ناراحتی بسیاری شده است. چگونه می‌توان اینها را با آموزه‌های دینی مخلوط کرد؟

یکی از مشکلات در جوامع این است که ما بتوانیم با مردم ارتباط پیدا کنیم. ارتباط با مردم زمانی پیدا می‌شود که بتوانیم برای مردم عرضه داشته باشیم. چرا هنرپیشه‌ها یا مانکن‌ها یا خوانندگان جلب توجه می‌کنند؟ چون چیزی برای عرضه‌کردن دارند و مردم از آن خوششان می‌آید. عرضه ما با عرضه آنها فرق می‌کند. عرضه ما عرضه معنوی است. ما باید برای حفظ جوان‌ها و خانواده‌ها و ارتباط آنها با کلیسا مطالبی برای گفتن داشته باشیم؛ مطالبی که با دنیای آنها سنخیت داشته باشد. باید در امور روزمره مردم نظر بدهیم و حرف بزنیم. اگر صرفاً گفتن مطالب تکراری باشد فایده‌ای نخواهد داشت. وضع و خطابه صرف در کلیسا یا مسجد و نیز خواندن آیات قرآن یا انجیل به‌تنهایی کفایت نمی‌کند. باید بر اساس نیاز روز از آموزه‌های مذهبی برداشت جدید داشته باشیم. مثلاً همان بحث محیط زیست که شما اشاره فرمودید. ما مسلمانان نماز می‌خوانیم و برای نماز وضو می‌گیریم. وضو آب می‌خواهد. اگر آب داشته باشیم وضو می‌گیریم. اگر آب نداشته باشیم تیمم می‌کنیم. فقهای ما فتوا داده‌اند که اگر شخص مقداری آب، فقط به اندازه وضوگرفتنش دارد اما حیوانی هست که تشنه است یا درختی هست که آب نخورده است و در حال خشک‌شدن است، می‌تواند وضو نگیرد و آب را به حیوان بدهد یا پای درخت بریزد و برای نماز تیمم کند. ما این را از آیات قرآن و روایات پیغمبرمان استفاده می‌کنیم. بنابراین، در مسئله محیط زیست که یکی از مسائل دنیای امروز است باید با مردم ارتباط عملی داشته باشیم. مسئله پناهنده‌ها هم مهم است. جمعیت بسیاری وارد مملکت شما می‌شوند و از نظر خدماتی توقعاتی از شما دارند و زندگی شما را به زحمت می‌اندازند. ما هم مثل شما این مسئله را در ایران داشتیم و داریم. بیش از چهار میلیون نفر افغانی و بیش از یک میلیون و پانصد هزار نفر عراقی به ایران پناهنده شدند. ما برای مردم این آموزه را می‌گوییم که پیغمبرمان فرمود اگر انسان شب در خانه‌اش سیر بخوابد و در همسایگی‌اش[1] کسی گرسنه بخوابد مسلمان نیست. ما حتی برای پناهندگان، برخلاف آنچه در اروپا معمول است شهرک‌های جدا درست نکردیم. آنها در میان خودمان زندگی می‌کردند. البته وقتی مردمی با فرهنگ دیگری به کشور بیایند مشکلاتی دارد. ما هم مشکلاتی داشتیم و داریم، اما می‌توانیم با تقویت رحم، و انسان‌دوستی مسائل را حل کنیم. از طریق دین می‌توانیم به حل این مسائل کمک کنیم. پس توجه مردم به مراکز دینی نیازمند آن است که با آنها ارتباط پیدا کنیم؛ و ارتباط متوقف بر این است که ما عرضه دینیمان را به‌روز و بر اساس احتیاجات مردم تنظیم کنیم.

·         شما درباره اخلاقیات در ادیان ابراهیمی سخنانی فرمودید. در ایران چگونه و در چه سطحی این اخلاقیات را گسترش می‌دهید تا بتواند وارد سیاست و سیاست خارجی نیز بشود. من آرزومندم صدای ایران به عنوان کشوری شیعی در دنیا شنیده شود. شما چگونه می‌توانید این را گسترش دهید؟

توجه داشته باشید که ما هم در این مسئله مشکلاتی داریم. گاهی در فضای سیاسی ما هم بی‌اخلاقی‌هایی می‌شود. مثلاً در همین مناظرات ریاست جمهوری متأسفانه با بی‌اخلاقی‌هایی مواجهیم. در اجتماع خودمان هم با بی‌اخلاقی‌هایی مواجهیم، ولی می‌کوشیم در مساجد، و مدارس و مراکز دینی ارتباطمان را با جوان‌ها و خانواده‌ها حفظ کنیم. در حد مقدور هم باید بکوشیم اخلاق را در بین آنها گسترش دهیم، و الا ما هم امروز مشکل طلاق و مشکل خانواده داریم. ما نیز در کشور خودمان، با بسیاری از مشکلاتی که در کشور شما هست مواجهیم. البته در کشور ما، در مناطق و شهرهایی که روحانی فعالی داشته‌ایم که توانسته است ارتباط درستی با خانواده‌ها و جوان‌ها برقرار کند اخلاق و فضایل اخلاقی رشد کرده است. در مذهب ما آمده است که: «کونوا دعاتاً للناس بغیر السنتکم»؛ فقط گفتن و وضع و خطابه کافی نیست؛ با عملتان هم مردم را به اخلاق دعوت کنید. خودتان باید متخلق به اخلاق باشید تا آنها هم تبعیت کنند. ما سعی می‌کنیم در این مسیر حرکت کنیم. شما هم اسقف‌ها، کشیش‌ها و راهبه‌هایی داشته‌اید که مثلاً در امریکای لاتین حرکتی اجتماعی ایجاد کردند و مؤثر واقع شدند و در مردم نفوذ کردند.

·         امیدوارم صدای ایران در دنیای غرب و در کل دنیا خیلی بلند شنیده شود. چون چیزی که این گروه در این دوازده روز دیدند و آنچه تجربه کردند با چیزی که در غرب از ایران تصویر می‌شود فرسنگ‌ها و فرسنگ‌ها فاصله دارد و امیدوارم این اتفاق بیفتد. چون فساد مالی و سیاسی به حدی در کل دنیا گسترش پیدا کرده که روز‌به‌روز میزان اعتماد مردم به سیاستمدارانشان کمتر می‌شود. آروزمندیم شما هم از این سِمَت خوب استفاده کنید؛ همان‌طور که پاپ فرانسیس در این برهه زمانی علاقه فراوانی نشان داده است که با سران مذاهب دیگر بنشینند و صحبت کنند؛ نه فقط با کلیسای کاتولیک، بلکه با کلیسای ارتدوکس و سران مذاهب و ادیان دیگر. آنها مایل‌اند اختلافاتشان را کم‌رنگ‌تر نشان دهند. در حقیقت نقاط قوتشان را بیشتر نمایان کنند و جبهه واحدی در جهان ایجاد کنند که در حقیقت مردم بتوانند تا حدی این اخلاقیات را دقیق‌تر درک کنند و از آن درس بگیرند. این صدا در حقیقت چیزی نیست جز اینکه شما وقتی موضع واحدی می‌گیرید بتوانید بعداً، به‌خصوص در رسانه‌های گروهی، راجع به این مسائل روشنگری کنید.

یکی از مشکلات موجود این است که بیش از اندازه ایران‌هراسی در اروپا و امریکا ترویج شده است؛ نه اینکه کشور ما هیچ مشکلی نداشته باشد. طبیعتاً ما هم مشکلاتی داریم اما رسانه‌های گروهی در اختیار سرمایه‌داران و کسانی است که منافعشان ایجاب می‌کند در بین مردم اختلاف بیندازند و چنددستگی ایجاد کنند. مثلاً اخیراً در خبرها بود که گروه‌های تروریستی یا دولت سوریه یک بمب شیمیایی انداختند و آقای ترامپ در امریکا بلافاصله عکس‌العمل نشان داد و موشک زد ولی حاضر نشدند این تحقیق انجام شود که چه کسی این کار را کرده است؛ دولت سوریه یا گروه‌های تروریستی. قبل از آنکه تحقیق شود موشک را زدند. ما می‌گوییم حمله تروریستی، آن هم به صورت موشک شیمیایی، از جانب هر کسی محکوم است. این در حالی است که در ایران، هزاران نفر از مردم غیرنظامی را در سردشت، کردستان و ... که در خانه‌هایشان نشسته بودند بمباران شیمیایی کردند اما هیچ کشوری در دنیا صدایش بلند نشد تا صدام را محکوم کند یا در روزنامه‌هایشان از ما حمایت لفظی کنند. این همان امپراطوری مطبوعاتی است. پیشنهاد شما بسیار خوب است، اما کارتل‌های بزرگ اقتصادی و سیاسی دنیا مثل شما فکر نمی‌کنند. آنها سعی می‌کنند ارتباط ما برقرار نشود یا کم‌رنگ باشد. فاصله ما با شما، یعنی مردم آلمان، فاصله بسیار کوتاهی است. دو کشور در گذشته تاریخیمان ارتباط بسیار تنگاتنگی با هم داشتند. آلمان در ایران سابقه استعماری ندارد. مردم ما به کشور آلمان علاقه‌مند هستند. ازدواج‌های بسیاری بین ما صورت گرفته است. لذا من بسیار امیدوارم. باز هم از مطالبی که شما می‌فرمایید تقدیر می‌کنم. ما با آقای پاپ فرانسیس ارتباط داریم. ایشان در جانب حوزوی بسیار خوب فکر می‌کنند و تلاش وافری در این مسیر دارند. ما هم در این زمینه می‌کوشیم. فاصله‌ای بین ما و مسیحیت نیست. هر دو یک راه و یک مسیر داریم. باید در کنار هم قرار بگیریم. اما به مطبوعات و ... چندان امیدوار نیستیم. ما امیدواریم همین ارتباط‌ها، دوستی‌ها و صفایی که بینمان هست بیشتر شود و بهتر بتوانیم یکدیگر را بفهمیم و درک کنیم. ما ایرانی‌های بسیاری در آلمان داریم. پزشکان فراوانی در آنجا هستند. افراد اهل فکر، استادان، و دانشجویان ایرانی در آلمان بسیارند. به هر حال، هر کدام از شما در محلات خودتان با ایرانی‌ها سر و کار دارید. قرابت و نزدیکی خوبی بین ما هست. امیدواریم این ارتباط گسترده‌تر شود.

 



[1]. در اسلام تا شعاع چهل منزل همسایه محسوب می‌شود.


تصاویر
  • بیانات حضرت آیت الله علوی بروجردی (دامت برکاته) در دیدار اساتید و دانش پژوهان دانشگاه دینی آلمان
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان