بسم الله الرحمن الرحيم
عشق و محبت، اساس رابطه خداوند با بندگان
به گزارش پايگاه اطلاع رساني دفتر حضرت آيت الله علوي بروجردي دامت بركاته، معظم له در جمع اعضاي اين پايگاه و كاركنان دفتر فرمودند: شبها و روزهای ماه مبارک رمضان، در همه اوقات سال، ممتاز است و خصوصياتي دارد و انسان دوست دارد كه همه از این خصوصيات آگاه باشند و از اين فرصت استفاده كنند. انسان گاهي از اوقات به كسي علاقه و ارادتي پیدا میکند؛ اما حوادث یا امور روزمره زندگي مانع از آن مي شود که بتواند در همه شرايط با او باشد. وقتی اين احساس و علاقه، در انسان واقعي و جدي باشد، گاهي احساس ميكند كه نياز دارد چند روزي با او خلوت كند و در كنارش باشد؛ چنانکه اين حالت بين مادر و فرزند یا پدر و فرزند وجود دارد.
رابطه بين انسان و خدا نیز بيش از آنكه رابطه خالق و مخلوق باشد، رابطه محب و محبوب است. ابتدا گمان میشود که در این رابطه، انسان محب و خدا محبوب است؛ اما آن گونه كه از آيات و روايات به دست میآید، علاقه خدا به انسان بسیار بيشتر از علاقه انسان به اوست. ازاینرو، ماه مبارك رمضان فرصتي است كه هم خداوند دوست دارد بنده محبوبش را نزديكتر به خود ببيند و هم ما اگر واقعاً به خدا علاقه داريم، دوست داريم كه در این روزها و شبها به او نزديكتر باشيم.
در اين خصوص، این روايت از رسول اكرم - صلیاللهعلیهوآله- نقل شده است كه شخصي خدمت آن حضرت رسید و عرض كرد: آيا خدا به بندگانش علاقه دارد؟ حضرت فرمودند: بله؛ بسیار علاقه دارد. آن شخص پرسید: آیا او بندگانش را همان گونه دوست دارد که من فرزندم را دوست دارم؟ حضرت فرمودند: محبت خدا به بندهاش، بسیار بيشتر از محبت پدر و مادر به فرزندشان است.
خالقیت، عامل محبت خدا به بندگان
در روايات دیگری نقل شده است که وقتی فرعون در رود نيل غرق شد، به حضرت موسي - علیهالسلام - استغاثه كرد؛ اما آن حضرت به دلیل ظلم و ستم بسیاری که او و قومش از فرعون دیده بودند، هيچ اعتنایی نكرد. پس از آنکه فرعون غرق شد، خداوند به موسي - علیه السلام - خطاب کرد كه فرعون اين همه به تو التماس و استغاثه كرد، اما تو به او اعتنا نكردي؛ اما اگر او يك بار به من استغاثه میکرد، من نجاتش ميدادم. در روایت دیگری نقل است که خداوند به موسی - علیه السلام - میفرماید: تو حق داري؛ چون خالق او نيستي. خالق نسبت به مخلوق احساس بسیار زیادی دارد.
معماري كه با زحمت بسیار، خانهاي ميسازد، پس از سالها كه از كنار آن خانه رد ميشود، احساس علاقه بسیاری به آن خانه دارد؛ در حالی که او خالق آن نيست. بنابراين، اين احساس عاطفي بين عبد و معبود بسیار بیشتر وجود دارد و از ناحیه انسان هم چه بخواهد و چه نخواهد، يك كشش طبيعي به سوی خدا هست.
در روايتی نقل شده است که شخصی با امام صادق - علیه السلام – درباره اثبات وجود خداوند مجادله ميكرد. حضرت به او فرمودند: آيا تاکنون شده است كه سوار كشتي شده باشی و كشتي در حال غرق شدن باشد و هيچ كورسويی از اميد هم نباشد. در آن هنگام آیا احساس نکردهای که قدرتي بالاتر از اين باد و طوفان هست که میتواند تو را نجات دهد؟ آن شخص گفت: بله؛ در چنین موقعیتی احساس كردم که به چنين شخصي نياز دارم. حضرت فرمودند: او همان خداست که تو به سوی او كشش داري، اما خودت متوجه نيستي. بنابراین عبد هم - اگر متوجه عبودیتش باشد - همین احساس را به خدا دارد.
ماه رمضان، ماه ارتباط محب و محبوب
ماه مبارك رمضان، در واقع خلوتي است كه خود محبوب براي بندهاش فراهم كرده و اين فرصت برای محب فراهم شده است كه بدون هيچ واسطهای با محبوبش ارتباط پیدا کند و او هم با آغوش باز از دوستدار خود استقبال كند. عباداتي هم كه در اين ماه وارد شده است، در همين راستاست. انسان دارای دو حیثیت وجودی و عدمی است. حیثیت وجودی انسان، همه متعلق به خداست؛ اما حیثیت عدمی که همان جنبههای جسمي و مادي و علایق و دلبستگیهای انسان است، همچون پردهای بر روی حیثیت وجودی افکنده میشود و مانع ارتباط انسان با محبوب خود میشود. ماه مبارک رمضان و روزه و عبادتهای آن، فرصتی است برای کنار زدن اين پرده.
روزه و ترک وابستگیها، زمینه ارتباط با محبوب
انسان در این ماه، در ضيافت اين محبوب و برای خاطر او، همه علایق و وابستگيهایش را كنار ميگذارد. خوردن و آشامیدن یکی از این وابستگيهاست؛ به گونهای که اگر كسي به مدت يك هفته از غذا محروم شود، به التماس و درخواست ميافتد، و در برابر تشنگي نیز يك يا دو روز بيشتر نميتواند تحمل كند. حال، اگر انسان به خاطر محبوب و معبود خود و برای توجه به آن حيثيت وجودي خود كه متعلق به محبوبش است، ساعاتي، بهویژه در روزهای گرم و طولانی تابستان، آب و غذا را از جسم خود دريغ كند، این عمل او عبادتي ميشود متناسب با ضيافت الهی در این ماه مبارک. در این ضیافت، از غذاهای رنگین و نوشیدنیهای گوارا خبری نیست؛ بلکه ضیافتی معنوی است که انسان با آزمون گرسنگي و تشنگي، گذشتن از این وابستگيها را تمرین میکند.
انسان با درک حقيقت روزه و اینکه میتواند با ترک خوردن و آشامیدن، در مقابل وابستگیها و علایق خود بایستد، درمییابد که ایستادگی در برابر وابستگيها دیگر نیز برایش ممکن است؛ مانند وابستگي به زن و فرزند، وابستگی به افراد و اجتماع، و وابستگي به مال و مقام. این وابستگیها در حد عادي و طبيعي مشكلي ندارند، اما اگر مانع و پردهای شوند بين انسان و محبوب، باید آن را از میان برداشت؛ و آن كسي كه در عبادت روزه ثابتقدم بوده و توانسته است حقيقت آن را دریابد، در این خصوص موفق خواهد بود.
بنابراین، روزه گرفتن تنها نخوردن و نياشامیدن نيست؛ بلکه بازداشتن نفس از خواستهها و علایق دنیايي آن است. انسان در ماه مبارک رمضان و در این ضیافت الهی میتواند علایق و دلبستگیهای نفس، همچون حب مقام یا مال حرام را که بين انسان و خدا حایل میشود، رها کند. در حقيقت، بهترين هديهاي كه خداوند در این ضیافت به بندگانش ميدهد، آن حالت رهايي است كه انسان میتواند با روزه در این ماه مبارک، در وجود خودش ايجاد كند.
روزه، عامل کسب ملکات فاضله و دفع ملکات سیئه
عمر انسان در گذر است. وَ الْعَصْرِ إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ .[1] هر لحظهاي که میگذرد، از عمر ما کاسته ميشود. بنابراین، ما در حال زيان هستيم؛ مانند مرد یخفروشی که در گرمای تابستان که يخهایش در حال آب شدن است، براي جلب مشتري فریاد میزند: بياييد یخ بخريد كه در حال تمام شدن است. كالاي عمر ما نیز همين گونه در حال تمام شدن است. ثانيهبهثانيه، دقيقهبهدقيقه، ساعتبهساعت و سالبهسال در حال رهايي از اين وابستگيها هستیم و بخواهيم يا نخواهيم از اين جهات مادي جدا ميشويم و مال و زن و فرزند، و سلامت و جواني را همراه نميبريم. ما باید زودتر از آنكه اين رهاييِ قهري واقع شود، خودمان را رها كنيم: موتوا قبل أن تموتوا. مرگ رهايي ايجاد ميكند؛ اما چه بهتر که اين رهايي را به دست خودمان ایجاد کنیم.
بدانيم آنچه باقي ميماند، روح ماست، نه جسم ما؛ و اين روح با ملكاتي كه دارد، محشور ميشود. ملكات، صفاتي هستند كه در نفس رسوخ كرده و مثل ذات انسان شدهاند. این ملکات میتوانند خوب و مثبت باشند و میتوانند بد و منفی باشند. اگر ما با اين صفات خوب انس بگيريم و آنها را ملکه خود گردانیم، خواهناخواه با ما خواهند بود و بهشت را براي ما تأمين ميكنند؛ يعني انساني كه میمیرد و داراي ملكات فاضله است، با بهشت سنخيت پيدا ميكند. چنین شخصی با جهنم سنخيت ندارد و به جهنم نمیرود؛ اما كسي که در طول زندگي دنيايياش، ملكات منفي را در خود پرورانده است، با بهشت سنخيت ندارد؛ مانند کسی که به محيط بیگانهای برود که نه به آب و غذای آنجا عادت دارد و نه با آبوهوا و محیط آنجا سازگار است. بهشت و جهنم نیز همین گونه است.
حال، خداوند در ماه رمضان هدیهای بهعنوان روزه به ما بخشیده است[2] تا به کمک آن بتوانيم ملكات سيئه را از خودمان جدا كنيم و ملكات فاضله را كسب نماییم و حالتي را كه روح در آينده و براي زندگي دائمي و جاودانه خود به آن نياز دارد، به دست آوریم. در ضيافت ماه رمضان، غذا براي زندگي جاودانه ما مهیاست؛ نه براي زندگي جسمي و مادي ما.
ماه رمضان، ماه برکات و عنایات الهی
حال برای اینکه این راه آسانتر شود، خداوند تسهیلاتی نیز در این ماه قرار داده است؛ چنانکه رسول اكرم - صلیاللهعلیهوآله - در خطبهای که پیش از ماه رمضان در مسجد مدينه خواندند، فرمودند: وانفاسكم فيه تسبيح و نومکم فیه عبادۀ؛ نفسي كه در اين ماه ميكشيد تسبيح، و خوابتان عبادت به شمار میرود. این تسهیلات براي اين است كه خداوند ميخواهد بهشت را به بهانه بدهد، نه به بها. بنابراین، سعی کنیم در طول این ماه، كمي بیشتر به خدا توجه داشته باشیم. كساني كه ميتوانند روزه بگيرند، اين نعمت را قدر بدانند و سعی کنند حقيقت روزه را درک کنند. البته کسانی هم كه از اين عبادت معذورند و توان روزه گرفتن ندارند، چنین نيست كه از بركات و عنايات این ماه محروم باشند؛ بلکه آنان نیز از بركات اين ماه ميتوانند بهرهمند شوند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
[1] . سوره عصر، آیات 1 و 2.
[2] . يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ. (سوره بقره، آیه 183)