English | فارسی
دوشنبه 29 دی 1393
تعداد بازدید: 1686
تعداد نظرات: 0

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در جمع طلاب مدرسه علميه اهل بيت (عليهم السلام) مشهد

بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در جمع طلاب مدرسه علميه اهل بيت (عليهم السلام) مشهد


ورود به حوزه علمیه بر اساس اخلاص و اعتقاد

معروف است كه وقتی شيخ انصاري - رضوان الله تعالی عليه - تصميم گرفت به نجف برود و در آنجا بماند، نامه‌اي براي مادرش نوشت و او را از قصد خود آگاه کرد. مادرش هم در جواب او نامه‌اي نوشت و در بالاي نامه این شعر را نوشت:

من نمي‌گويم سمندر باش يا پروانه باش                   گر به فكر سوختن افتاده‌اي مردانه باش

اين شعر زبان حال برخی از ما است. امروزه با اینکه رشته‌هاي علمی مختلفی هست، شما در رشته مذهب وارد شده‌اید. اين رشته با رشته‌هاي ديگر تفاوت دارد. ما ابتدا مقدمات و سپس سطوح را طي می‌كنيم و بعد از آن، انتخاب می‌کنیم که در چه رشته‌اي فعاليت كنيم. بزرگان ما هم در گذشته این گونه بوده‌اند. شخصیت‌هایی همچون شيخ انصاري از روي اعتقاد وارد حوزه می‌شدند.

البته گاهي هم بود که نيت پدر و مادرها برای فرستادن فرزندانشان به حوزه، از روی اعتقاد نبود؛ مانند پدر مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حائري. من از آقازاده ایشان شنيدم كه پدرشان می‌فرمودند: پدرم در يزد رعيت بود. ایشان چند پسر داشت که خيلي قوي و براي کار زراعت مناسب بودند؛ ولی من خيلي ضعيف بودم و به درد كاري نمي‌خوردم. روزي پدرم با برادرانم مشورت كرد و گفت: اين پسر به درد كاري كه نمي‌خورد؛ پس لااقل بگذاريم درس بخواند. ایشان هم رفتند مكتب‌خانه و درس خواندند و رشد كردند. بعد رفتند يزد و اراك؛ بعد از آن سامرا و نجف رفتند و شدند حاج شيخ عبدالكريم حائري و حوزه علمیه قم را تأسیس کرد. ابتدا پدرش او را براي اينكه به درد كاري نمي‌خورد، به حوزه فرستاد؛ بعد خود شیخ وقتي به حوزه آمد، عزم خودش را جزم کرد.

شما يك مرحله از حاج شيخ عبدالكريم حائري بالاترید؛ چون ایشان وقتي به ‌اجبار در كار افتاد، تصميمم گرفت حاج شيخ عبدالكريم بشود؛ ولی شما خودتان از روز اول این راه را اختيار كرديد و اين نشان‌دهنده اخلاص شماست. شما با دیدن غربت شیعه و امام زمان، به ندای «هل من ناصر ينصرني» سیدالشهدا لبیک گفتید و با ورود به اين رشته، به‌عنوان سرباز امام زمان – عجل الله تعالی فرجه - در اين مجموعه فعالیت مي‌كنيد.

ضرورت تبلیغ و حفظ مکتب شیعه

اسلام و تعاليم وحي، در شیعه متبلور است. شما ان‌شاءالله در علم کلام وارد مي‌شويد و با تحقیق و تفحص متوجه مي‌شويد كه اصلاً شيعه همان وحي الهی است كه به لب و دهان پيامبر – صلی الله علیه و آله - وارده شده است. امروز شيعه در دنیا مكتب اصيلی است که اميرالمؤمنين و سیدالشهداء و نهج‌البلاغه و کربلا دارد و شما باید اين روايات و تعالیم را به دنیا عرضه كنيد. شيعه در طول 1400 سال سرکوب و قتل عام شد؛ اما هنوز نه‌تنها سرپا مانده، بلکه سرزنده‌تر و پویاتر از گذشته شده است. امروز غير از ايران، بحرين و عراق و آذربايجان هم شیعه‌اند و در هند هم اقليت شيعه حضور دارد که جمعیت آن نزديك به جمعيت ايران است. یک‌سوم جمعیت پاكستان هم شيعه است. بر این اساس، نياز شیعیان به تعاليم مکتب شيعه بيش از هر زمان است. مسئله امروز ما اين نيست كه سني را شيعه كنيم يا مسيحي را ابتدا مسلمان و بعد شيعه كنيم؛ بلکه ما بايد تلاش کنیم همين جوانان خودمان را حفظ كنيم.

امروزه مخاطبان ما بسیار گسترده‌تر شده است. در گذشته وقتی تبليغ مي‌رفتيم، بیشترین جمعيتی که پاي منبر ما جمع مي‌شد، دو هزار نفر بود؛ اما امروز به برکت علم و فناوری، ما مي‌توانيم مخاطبان چند صد ميليوني داشته باشيم و سخنان ما هم‌زمان به همه زبان‌های زنده دنیا ترجمه شود. با اين امكاناتي كه علم فراهم كرده است، اگر نتوانیم تعاليم شيعه و حقيقت مذهب را در عالم عرضه كنيم، بسیار بي‌كفايت خواهیم بود. امروز بالاترين وظيفه ما عرضه تعالیم شیعه است.

عرضه معالم اهل‌بیت(ع)، مهم‌ترین رسالت حوزه

شما از كنار مرقد مطهر و پاك امام علي بن موسي الرضا – علیه السلام – آمده‌ايد. در زمان آن امام بزرگوار و با سفر پربرکت آن حضرت به ایران، حركت رو به‌ رشد شيعه شروع شد و همه امامان بعدی که ابن‌الرضا خوانده می‌شوند، در سايه شخصيت ايشان بودند. آن حضرت مي‌فرمايند: « يتعلم علومنا ويعلمها الناس فإن الناس لو علموا محاسن كلامنا لاتبعونا »؛[1] علم ما را یاد بگیرید و به دیگران منتقل کنید. اگر مردم خوبی‌های کلام ما را می‌دانستند، از ما تبعیت می‌کردند. برای تبلیغ شیعه لازم نیست داد و فرياد كنيم. تنها كاري كه باید بکنیم اين است كه آنچه اهل‌بیت می‌گویند را عرضه كنيم.

بنابراین،‌ وظیفه ما عرضه معالم اهل‌بیت است. برای این کار باید آگاهی و توانایی داشته باشیم. مردم تشنه‌اند؛ ولی باید بدانیم که چه داریم و چه چیزی را بايد عرضه كنیم. بنابراین، ابتدا باید خودمان ياد بگيریم و بفهمیم، بعد به ديگران عرضه كنیم. براي يادگیری هم بايد مراحلي را طي كنيم. معالم اهل‌بیت – علیهم السلام- مجموعه رواياتي است كه از رسول اکرم و امیرالمؤمنین و دیگر امامان، به‌ ویژه امام باقر و امام صادق – علیهم السلام – برجای مانده است. هیچ یک از فرق اهل سنت، چنین مجامع روايي‌ ندارند. شیعه در این خصوص يك زمينه فوق‌العاده قوي دارد. بنا به فرموده امام، ما ابتدا خودمان باید معالم ایشان را فرابگیریم، بعد به مردم عرضه کنیم؛ اما چگونه این معالم و روایات عظیم‌الشأن را بفهميم؟ راه آن، همین حوزه علمیه است. حوزه علميه بر پایه همين تفكر ايجاد شده است.

تلاش در فراگیری عمیق علوم مقدماتی

طلبه‌ها در حوزه، برخلاف جاهای دیگر، فرمولي ياد نمي‌گيرند؛ بلکه عمقي ياد مي‌گيرند. سعی کنید با پختگي درس بخوانيد و بالاترين فهم را ارائه كنيد. در همین کتاب‌های صرف و نحو، فقط به خواندن آنها بسنده نکنید؛ بگرديد و در آنها اشكال پيدا كنيد و نظر بهتری ارائه کنید. این یعنی طلبگی. به همین ترتیب بود که گاهي كساني پیدا می‌شدند كه در همين ادبيات، صاحب حركت  فكري در حوزه‌ها شدند. اديب نيشابوري در مشهد یکی از ایشان بود. ما در قم درس مي‌خوانديم. تابستان كه درس‌ها تعطيل مي‌شد، به‌سرعت خودمان را به مشهد می‌رساندیم و پاي درس ايشان مي‌نشستيم. ایشان سه درس می‌گفتند. اول صبح سيوطي، بعد مغني و بعد مطول، تا اینکه ظهر مي‌شد. ما هم با اینكه رسائل و كفايه می‌خواندیم، مي‌نشستيم و هر سه درس را خوب گوش مي‌داديم و می‌نوشتیم. مخصوصاً مطول را كه درياي معاني بود. اينها صاحب حركت فكري بودند. ما اميدواریم شما عزيزان اين گونه با عمق و با پختگي وارد شوید.

ادبيات عرب هم فقط صرف و نحو نيست. سعی کنید آن لطایف كلام عرب را فرا بگيريد. وقتي شما صرف را ياد گرفتيد، وارد علم نحو مي‌شويد و تجزيه و تركيب كلمات و چگونه خواندن را فرا مي‌گيرد. اين علم در فهم معنا به شما كمك مي‌كند. بعد از صرف و نحو، لطایف ادبی را بايد در علم معاني و بيان یاد بگیرید. معاني و بيان و بديع و مُغني، از علومی هستند که اگر طلبه به آنها مسلط نباشد، نمی‌تواند قرآن را تفسیر کند. در فقه هم بايد به تفسیر آیات و روايات پرداخت تا بتوان احکام اسلام را از آنها استخراج کرد. در علم اصول و كلام و حتي در معقولات هم به آیات و روايات تمسک می‌شود. بنابراين، ادبيات يك پايه اساسي و عميق است.

غنمیت شمردن فرصت جوانی

نكته دوم اینکه شما در موقعيت سبابط هستید. سبابط نه به معناي بچه بودن؛ بلکه به معناي تازگي از نظر فكري؛ يعني شما آمادگي براي آموختن همه چيز را داريد. شما در سني هستید است كه در طول عمرتان بي‌نظير است که اگر قدر آن را ندانید، بعدها حسرتش را مي‌خوريد. اگر امروز يك دقيقه را به بطالت بگذرانید و چيزي ياد نگيريد، بيست سال ديگر حتی اگر ده برابر اين زمان را صرف كنيد، نمي‌توانيد ياد بگيريد. توان يادگيري در اين سن، بسیار عجيب است. بنابراین این فرصت یادگیری را غنیمت بشمرید و در اين سني كه آمادگي تمام دارید، اصول را فرا بگيرید و خودتان را برای آینده آماده كنید تا بعداً حسرت نخورید.

علم، نور الهی در قلب مؤمنین

مطلب سوم اينكه «ليس العلم بكثرة التعلم انّما العلم هو نور يقذفه الله في قلب من يشاء»[2]. علم به آموزش و فراگیری زیاد نیست؛ بلکه نوری است که خداوند در قلب هر که بخواهد، می‌افکند. اين امر در علوم الهي است، نه در علوم مادي. البته كساني هم معتقدند كه در علوم مادي هم همين گونه است؛ مثلاً برخی از فیلسوفان می‌گویند: صغري و كبري را ما از علوم به دست مي‌آوريم، اما نتيجه آن افاضه‌اي است از جانب خداوند. اما با این حال، علوم الهي قداستي دارد که لازمه‌اش اين است كه در ظرف پاك قرار بگيرد. اگر بتوانید اين پاكي را از همین دوران فراهم كنيد، علومي كه در اين ظرف ريخته مي‌شود، رشد خواهند کرد و خداوند نوری مي‌دهد كه با آن قلب انسان روشن مي‌شود و انسان رشد مي‌كند.

تهذیب قلب، بر پایه انجام واجبات و ترک محرمات

سعي كنيد تهذيب داشته باشيد. تهذيب ریشه قرآنی دارد: «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ».[3] در این آیه شريفه، تزكيه بر تعليم مقدم شده است. برای تزکیه، نیاز به کار سخت نیست؛ نماز را اول وقت بخوانيد؛ به زیارت امام علي بن موسي الرضا – علیه السلام – برويد و با آن حضرت حرف بزنيد و درد دل كنيد. سعی کنید با ایشان ارتباط پيدا كنيد. امامان ما زنده‌اند. با آقا حجت بن الحسن هم خلوت كنيد. ایشان حاضرند؛ ماییم که غايبیم. ما مشكل داريم و غيبت براي ماست. ما جلوي پنجره‌های قلبمان پرده كشيده‌ايم. به قول خواجه نصير‌الدین طوسی، «وجوده لطف و تصرفه لطف آخر و غيبته منّا» يا «عدمه منّا». منظور از عدم، همان غيبت است. وقتي پرده را كنار بزنیم، نور خورشيد و نور امام را مي‌بينيم. پس وقت بگذاريد با آقا درددل كنيد و براي خودتان معنویتی تصوير كنيد. در اين معنويت، يك پايه وجود دارد: اجتناب المحرمات والاتيان بالواجبات. فعلاً لازم نیست به مستحبات مقيد باشيد. ابتدا از محرمات الهي دوري كنيد؛ سعي كنيد گناه نكنيد. گناه آلودگي مي‌آورد. آلودگي هم مي‌ماند و اگر تكرار شود، به سياهي دل می‌انجامد و اين سياهي پذیرای نورانيت نیست. اين واقعيت است. بنابراین، با پرهیز از گناهان و انجام واجبات، اين تهذيب براي شما حاصل مي‌شود.

استفاده بهینه از فرصت‌های علمی و معنوی

نکته دیگر آنکه وقت را غنيمت بدانيد و بدانيد چه مي‌خواهيد. بنا بر فرمایش امام رضا – علیه السلام – ابتدا علوم اهل‌بیت را ‌ياد بگيرید و بعد به مردم ياد بدهید. وقتي کلام ایشان را در اختيار مردم بگذارید و آنان بفمهند، خودشان آن را دنبال مي‌كنند. اين وظيفه ماست.

شما امروز در موقعیتی هستید که خداوند بركت و عنايت خود را شامل حال شما کرده است. آن زمان كه ما تازه طلبه شده بوديم، استادي داشتيم که مي‌گفت: وقتی راه مي‌رويد، خيلي مواظب باشيد؛ فرشتگان بال‌هایشان را زير پاي شما پهن مي‌كنند. اينها واقعيت دارد. آنهايي كه چشم دل داشتند، مي‌ديدند. ‌در اين وادي كساني بودند كه بدون رياضت يا كار فوق‌العاده‌ای به وادی بصیرت ورود پيدا مي‌كردند. محرمات الهي را انجام نمي‌دادند و به واجبات ملتزم بودند. شما هم همین گونه باشید. اگر توانستيد، نماز شب هم بخوانيد و با خدا خلوت كنيد؛ با امام رضا و دیگر ائمه – علیهم السلام – همراه باشيد. اگر ایشان چيزي هم بخواهند بدهند، خودشان بايد بدهند. اگر ما را قابل ببينند، مي‌دهند.

جذبه علم و تأثیر معنویت

کسانی كه در مسیر کسب علم قرار گرفتند، علاقه اين كار چنان جذبشان كرد كه ديگر ماديات برايشان مهم نبود. از مرحوم آیت‌الله العظمي بروجردي نقل شده است که می‌فرمودند: من شب مشغول مطالعه مي‌شدم؛ يك وقت متوجه مي‌شدم كه صبح شده است و با عجله می‌رفتم نماز صبح را مي‌خواندم تا قضا نشود؛ يعني گذشت زمان را احساس نمي‌كردند. اين مرتبه‌اي است در مطالعه كه انسان به آن مي‌رسد و از آن  لذت مي‌برد. معنويات نیز در حل مسائل علمی بسیار مؤثر است. ابن‌سينا مي‌گويد: وقتی به مشکلی برمی‌خوردم و از حل آن عاجز می‌شدم، دو ركعت نماز مي‌خواندم و آن مشكل برایم حل مي‌شد. بنابراين، همت‌هایتان را ذخيره راه كنيد؛ راه معنويت و هدایتی كه قرآن و اهل‌بیت به آن فرا می‌خوانند.

امروز هنوز ندای «هل من ناصر ينصرني» سیدالشهداء – علیه السلام – به گوش می‌رسد. سعی کنیم ما هم ناصر آن حضرت و ادامه‌دهنده راه آن بزرگواران و فراهم‌كنندگان مقدمات و طرقي باشيم كه به ظهور آقا حجت بن الحسن – عجل الله تعالی فرجه – منتهي مي‌شود. از خدا بخواهيم که این قابليت را به ما بدهد كه مانند يك سرباز ناقابل در اين راه تلاش كنيم.

 خداوند ان‌شاءالله بيش از گذشته شما را ياري كند و بر توفيقات شما بیفزاید و اساتيد معظم و مكرم شما را سلامت بدارد. ان‌شاءالله همه ما در این وادي مايه روسفيدي ائمه اطهار باشيم؛ چنان‌که خودشان فرمودند: كونوا لنا زيناً و لاتكونوا علینا شيناً.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.



[1]. شيخ صدوق، عيون اخبار الرضا (ع)، ج2، ص275، حديث 69.

[2]. شهيد ثاني، منية المريد، ص149.

[3]. سوره آل‌عمران، آیه 164.

تصاویر
  • بيانات حضرت آيت الله علوي بروجردي در جمع طلاب مدرسه علميه اهل بيت (عليهم السلام) مشهد
ارسال نظر جدید

نام

ایمیل

تصویر امنیتی
کد امنیتی را وارد نمایید:

کلیه حقوق این سایت متعلق به دفتر حضرت آیت الله علوی بروجردی می باشد. (1403)
دی ان ان