حضرت آیت الله علوی برجردی با اشاره به سالروز شهادت امام سجاد علي ابن الحسين زين العابدين فرمودند:
امام سجاد، تجلی معارف عظیم عرفانی و دعایی
آشنایی شیعیان با وجود مقدس امام سجاد (عليه السلام) نوعا مربوط به جایگاه ایشان در کربلا و نیز صحيفه سجاديه است. و انصاف مطلب آن است که واقعا شیعه در غنای علمی و معارف ژرف دعایی غوطه ور است و این مطلب را زمانی متوجه میشویم که ما مناسک عبادی و ادعیه اهل سنت را در کشورهای آنان ببینیم. من خودم در یکی از کشورهای اهل سنت، شاهد بودم که نزديك افطار گاهي در تلویزیون، از همین ادعیه شیعه مانند برخي از جملات دعای کمیل را میخواندند.
لزوم تخصص در بررسی و تفسیر ادعیه
بنابراین، شيعه خيلي در زمینه دعا غنا دارد و دعا خودش، بحث تخصصي لازم دارد و نباید آن را دست كم گرفت. يك عده در بحث دعا، غير متخصصانه وارد ميشوند. و از طرف دیگر، یکی از مسائل مهم در مباحث كتاب حج كه متاسفانه بزرگان آن را بحث نميكنند، باب زيارات در كتاب حج است؛ این زياراتي كه ما داريم ثروت اصیل و ذخيره گرانقدری است و نیازمند بررسی و کاوش دقیق معرفی توسط متخصصان است.
به هر حال، اگر هم آشنايي ما با اين امام همام(عليه السلام)، از طریق صحيفه سجاديه باشد، خيلي خوب است. صحيفه سجاديه يكي از گوهرهاي گران بهايي است كه خدا در دست شيعه قرار داده است. اگر این وهابيها به جای هزار تا سايت و شبكه تلويزيوني، چهارتا کتاب اصیل مانند نهج البلاغه و صحيفه سجاديه داشتند، چه ميكردند؟
تازه آنها، کتابهای مرجع اهل تسنن مانند صحاح ستته را نیز قبول ندارند؛ چون محمد بن عبدالوهاب اين كتب شش گانه را هم قبول نداشت و اگر آنها اين ثروت را داشتند در اين تبليغات چه ميكردند؟ و حال ما چه غنايي داريم با اين گوهرهاي ناب عرفانی ولی قدر آن را نمیدانیم.
شناخت ما از امام سجاد در کربلا آغاز معرفت است نه نهایت آن
اما صحبت امروز ما درباره شان و مقام حضرت سجاد (عليه السلام) مربوط به گوشهاي از زندگي ايشان است که تنها به دعا مرتبط نيست؛ چهرهاي كه ما فقط براي امام سجاد در روضهها ترسيم ميكنيم معمولا یک امام بيمار در روز عاشورا است که مريضي او باعث شد كه ایشان را نكشند؛ در حالی که باید چهره امام سجاد(عليه السلام) را در كربلا و عاشورا، آغاز یک معرفت نسبت به امام دانست، نه نهایت آن؛ يعني امام سجاد داراي شان و جایگاهی است كه اگر در كربلا نبودند، این حادثه عقيم ميماند و پيام عاشورا به دست ما نميرسيد. امام سجاد(عليه السلام) با آن نقشي كه بعد از عاشورا ایفا میکند، نه تنها آن خونهايي كه مظلومانه ريخته شده را نميگذارد که هدر برود، بلكه دودمان بني اميه را نابود میسازد.
البته، نقش زينب كبري (سلام الله عليها) هم بر جاي خود محفوظ است، و فقط نقش حضرت زينب از عاشورا به بعد هم نيست بلکه ایشان قبل عاشورا هم نقش دارد و اساسا زينب كبري يك پديده و قهرمان است كه بايد به عنوان اسوه در دنيا معرفي شود.
نابودی بنی امیه با منطق امام سجاد
به هر حال، امام سجاد علیه السلام در شام يك برنامهاي دارد كه اصلا مثل يك زمين لرزهاي كه حادث شود تمام اركان بني اميه را ميلرزاند و حركتي ايجاد میكند. امام سجاد علیه السلام در شام با همان خطبه اي كه نشسته ايراد كرد چرا كه جز اسراء بود و بازوي ایشان نیز با ريسمان بسته بود و طبق برخی نقلها، در گردن، غل و زنجير آهني داشت، وقتي ميبیند که خطيب شامي سخن ميگويد سرش را بلند ميكند و ميفرمايد که ای يزيد، من هم حرف دارم و ميخواهم بروم بالاي اين چوبها. با اصرار اطرافیان، یزید اجازه میدهد. امام سجاد بالا ميروند، ولی متاسفانه ايشان موفق نشد که آن خطبه آتشین خود را تمام کند و پس از بیان مقدماتی، وضع آنجا از كنترل خارج ميشود و يزيد به موذن ميگويد اذان بگو، وی هم اذان ميگويد؛ اما امام با همان فرازهاي اذان، مطلب و حاشيه خود را بیان میکند.
معرفی اهل بیت در خطبه امام سجاد در شام
اگر ما خطبه امام سجاد را در باب معرفت خودشان بخواهيم بررسي كنيم، روزها و كتابها بايد در شرح اين خطبه گفته و نوشته شود. بايد توجه داشت در آنجا، همه افراد مخالف هستند و كساني هستند كه وقتي علي بن ابي طالب (عليه السلام) در مسجد كوفه ضربت ميخورد، آن را به مسخره ميگيرند و باور نميكنند كه علي اصلا نماز بخواند. آنها علي بن ابي طالب(عليه السلام) را به عنوان یار و ياور پيغمبر نميشناسند، به عنوان یک مجاهد در جنگها نميشناسند. آنها فقط ميدانند که دین اسلامي آمده و پيغمبر نیز معاويه را براي كارها تعيين كرده است، ولی يك دشمني وجود دارد كه با معاويه مخالف است.
آنها اين را در ذهن مردم شام تبلیغ كردند و لذا، همانها، در روز اول كه امام علیه السلام وارد شد، روي پشت بامها رفتند و از بالاي پشت بام، آتش روي سر اسرا ميريختند، و اين مطلب در تاریخ نوشته شده كه دست هاي امام سجاد علیه السلام بسته بود و ايشان عمامهای را روي سر مبارکشان بسته بودند وقتي شاميان آتش از پشت بام ميريختند يك تكه از آتش روي سر امام ريخت. آن راوي ميگويد ديدم امام سرش را تکان میدهد؛ رفتم جلو گفتم آقا چه شده فرمودند آتشي روي سر من افتاده و من را اذيت ميكند. سرم را تكان ميدهم كه اين تكه آتش بيافتد. آری، این امام همام، در اين خطبه خودش و خاندانش را برای اين مردمي كه اينگونه با آل طه برخورد كردند معرفي كرد. و به قدری زیبا امام خود و آل پیامبر صلي الله علیه و آله را معرفی میکند که در دل مستمعان جلوه میکند. و بعد از اين خطبه و معرفي مردم و بزرگان از آنان سوال میکنند چرا اینان که با این اصالت و نجابت بودند، کشتید؟ قصه عاشورا چه بود؟ و اين تبليغات براي چیست؟
زمانی که امام (عليه السلام) به معرفی پدر بزرگوارشان امام حسين (عليه السلام) ميرسد، شهر هم منقلب میشود و يزيد مجبور ميشود برای سيدالشهدا مجلس عزاداري برگزار كند، در آن مجلس امام سجاد (عليه السلام) براي مردان شام سخنراني و خطابه ميفرمايند و به آنها ميفرمايند كه در كربلا چه گذشت آنگاه زينب كبري قضايا را بين زنان شام بیان میکند. من سوريه زياد رفتم مردم در آنجا مقید هستند که يك روز در رمضان دو ركعت نماز در حرم حضرت رقيه بخوانند؛ حتي در آن زمان كه اين حرم و بارگاه نبود و يك اتاقك كوچك بود باز هم مردم بر این امر اهتمام داشتند.
حضرت رقیه مایه امان اهل شام است
من علت این امر كنجكاو شدم و فهمیدم که زينب كبري (عليها السلام) وقتي ميخواستند از شام بيرون بروند به مردها و زنها که آنجا جمع شده بودند فرمودند: ما از شهر شما ميرويم در حالی که از ما بد استقبال كرديد، ولی حالا كه ميرويم امانتي را براي شما ميگذاريم و اين دختر بچه امانت برای شماست و شما مراعات جایگاه و حرمت قبر او را پاس بدارید. اين در فرهنگ مردم شام، مركز معاويه مانده که حرمت نگه داشتن يعني اينكه لااقل سالي يكبار به اين حرم و اين بانو سر بزنند و در جوار حرم اين بانو نماز بخوانند اين هست ديگر الان هم هست.
داعش یزیدی صفت، فكر ميكند که ميتواند اين فرهنگ را از بين ببرد يا ذائل كند؛ آنجور نفوذ كرد كه يزيد در حالی يكي دو سال بيشتر عمر نكرد همه جا حتي در بين دوستان خودش، او را لعنت كردند حتي در شهر و ديار خودش. يزيد وقتي مرد، پسرش بالاي منبر رفت بر عليه پدرش و عليه جدش سخن گفت و همه را لعنت كرد، اصلا خاندان ابوسفيان با يزيد تمام ميشود و به آل مروان ميرسد. معاويه يك مشروعيتي در مقابل علي بن ابي طالب براي خودش درست كرده بود، اما وقتي حكومت به مرواني ها رسيد نتوانستند اين مشروعيت را براي خودشان درست كنند، مرواني ها حكومتشان پليسي و زور بود و لذا دوران امام سجاد در مدينه كه طولاني بوده بسيار سخت گذشته، فضا فضاي امنيتي شد، چون مردم مشروعيتي براي آل مروان قائل نبودند و اينها بايد به زور خودشان را نگه ميداشتند.
امام سجاد علیه السلام در شام بني اميه را ذائل کرد، يعني اینها در شام زمين خوردند خلافت بني اميه زمين خورد، تا جایی که مردم حتي استخوانهاي نحس و نجس آنان را درآوردند و آتش زدند و اين، همان نقش امام سجاد علیه السلام است و لذا آنقدر اين نقش برجسته است كه اگر هويت شيعه اگر كلمه عاشورا اگر نهضت عاشورا - كه ما معتقديم خيلي هم قرص و محكم ميگوييم و وحشتي نداريم - اگر حوزههاي علميه و دين مردم و اعتقاد آنان به امام زمان تا الان باقی است، همه وامدار سيدالشهدا علیه السلام و امام سجاد علیه السلام است و لذا امام سجاد علیه السلام در اين بين نقش فوق العاده و بي بديل دارد و لذا، ما نبايد به امام سجاد علیه السلام به چشم يك جوان بيمار بي تحرك نگاه كنيم. امام سجاد علیه السلام يكي از نقشهاي اساسي در تاريخ ما به عنوان حفظ هويت و اساس شيعه را ايفا كرده است و اگر امروز هنوز عاشورا و امام حسين علیه السلام علي رغم دشمنیها زنده است به برکت کار و مجاهدت ایشان در آن مقطع تاریخی میباشد.
به هر حال، ما در آستانه شهادت امام سيد الساجدين زين العابدين هستيم و خصوصيات اين امام آنقدر زیاد و عظیم است كه ما فقط در اين فراز توانستيم ثابت کنیم که اساس بساط کنونی اسلام، به تمام معنا وامدار وجود مقدس امام سجاد علیه السلام است و ما بايد در روزهايي كه به ايشان منتسب است كمال تجليل را به عمل بياوريم. صلوات و سلام خداوند بر ايشان و پدرانشان و فرزندان معصومينشان باد.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته